۱۳ آذر ۱۳۹۲

حسین رونقی ملک را فراموش نکنیم


وبلاگ واقعیت های زندگی نوشته های است از آنچه که در ذهن یک جوان ایرانی می گذرد و من سید حسین رونقی ملکی (زاده ۱۴ تیر ۱۳۶۴ در ملکان) فعال حقوق بشر، فعال دانشجویی و وبلاگ نویس هستم ؛ آموخته ام ، ببینم ندیده ها را ، بشنوم نشنیده ها را ، بدانم ندانسته ها را ، بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را ، تصمیم بگیرم ، عمل کنم و محکم بایستم . یک وبلاگ نویس ایرانی هستم ، بدون هیچ گرایش سیاسی و حزبی در دفاع از آزادی بیان و حقوق بشر فعالیت می کنم . 
حافظ می گوید : (منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن ، منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن ؛ وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم ،که در طریقت ما کافریست رنجیدن ؛ به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات ،بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن ، مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست ، به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن ، به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب ، که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن )




فعال حقوق بشر ، فعال دانشجویی ،وبلاگ نویس،  زندانی سیاسی و مسئول کمیته مبارزه با سانسور در ایران  "ایران پروکسی" است و هم چنین دارای سابقه بازداشت و زندان می‌باشد . حسین رونقی با نام مستعار بابک خرمدیندر ایران به وبلاگ نویسی می‌پرداخت، وی همچنین در زمینه برنامه‌نویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده است
حسین رونقی ملکی درتاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ همراه برادرش حسن رونقی ملکی در منزل پدری‌اش در شهر ملکان  در آذربایجان شرقی  بازداشت شد. بازداشت برادر وی به خاطر اعمال فشار بر روی وی برای اخذ اعتراف و قبول اتهامات صورت گرفت. رونقی و برادرش در زندان شدیداً تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند، تا جایی که بنا بر گفته‌ی خانواده‌اش حسن رونقی ملکی در اثر شکنجه‌ها از ناحیه مهره‌های پشت گردن آسیب دید. برادر وی یک ماه بعد با قرار وثیقه‌ای ۸۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
در تاریخ ۲۴ اسفند ماه  ۱۳۸۸  روزنامه کیهان با انتشار گزارشی در مورد وی اتهامات سنگینی را متوجه این وبلاگ‌نویس کرد. در این گزارش وی متهم به  اقدام علیه امنیت ملی‌  و ارتباط با سازمان‌های خارج از کشور و پول گرفتن از آنان متهم شده بود.
تداوم فشارها بر روی وی در سلول‌های انفرادی برای اخذ  اعتراف تلویزیونی  موجب آن شد که رونقی در تاریخ سوم خرداد ماه ۱۳۸۸ دست بهاعتصاب غذازده و بار دیگر به سلول انفرادی منتقل شود. پس از اعتصاب غذایش پدر و مادر این وبلاگ‌نویس برای پیگری وضعیتش به تهران مراجعه کردند اما هیچ خبری از فرزندشان به دست نیاورده و مسئولین قضایی پاسخی به آن‌ها ندادند. درپی شنیدن جواب منفی برای ملاقات حضوری از سوی دادستان تهران، مادر حسین رونقی همزمان با فرزندش تصمیم به اعتصاب غذا گرفت تا این که وی پس از نزدیک به دو هفته اعتصاب غذای خود را شکست
حسین رونقی در مرداد ماه ۱۳۸۸ بار دیگر برای انجام مصاحبه تلویزونی شدیداً تحت فشار قرار گرفت به طوری که مجبور شد بار دیگر برادی نزدیک به ۱۰ روز دست به اعتصاب غذا بزند. این امر موجب قطع تماس‌های تلفنی وی از سوی بازجویان با خانواده‌اش شد.
درتاریخ هفتم شهریور۱۳۸۹، با مخالفت بخش «سایبری سپاه» قرار  بازداشت موقت حسین رونقی بعد از نزدیک به ١٠ ماه بازداشت برای یک ماه دیگر تمدید شد، این در حالی بود که برای وی وثیقه‌ای معادل ۳۰۰ میلیون تومان نیز به دادگاه ارائه شده بود، اما قاضی پیر عباسی ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به خاطر مخالفت اطلاعات سپاه از آزادی وی جلوگیری کرد

و امروز جان این فعال حقوق بشر به شدت در خطر است ،از آنجایی که یکی‌ از کلیه‌های حسین از کار افتاده است و کلیه دیگر هم فقط ۳۰ درصد کار می‌کنه به علت شکنجه و شرایطی که در ( دو الف )) برایش به وجود آورده‌اند .غلظت خون حسین بشدت بالا رفته و هر لحظه امکان سکته وجود دارد.
اما شما بازجویان کثیف جمهوری اسلامی بدانید که اگر امروز حسین را کشتید نه تنها نتیجه‌ای نمیگیرید  که باعث رویش هزاران حسین دیگر میشوید .

۱۱ آذر ۱۳۹۲

پشیبانی از کارزار لغو گام به گام اعدام (لگام) در ایران



همراهان گرامی کارزار لگام

جهت آسان تر کردن اعلام همراهی و پشیبانی از کارزار، فرم زیر تهیه شده است. لطفا از طریق این فرم پشیبانی خود را اعلام فرمایید و آنرا جهت اطلاع دوستانتان به اشتراک بگذارید و برای دیگران هم ارسال کنید.
امید که بتوانیم با رساندن پیام کارزار لگام به هموطنانمان و همراهی یکدیگر، گامهای موثری در راه کاهش و حذف خشونت در کشورمان برداریم


مردم بزرگوار ایران!
ترویج و نهادینه کردن خشونت، مردم هر جامعه را از حرکت در مسیر بایسته ی خویش باز می دارد، راه بر آرامش روانی مردم می بندد و هرگونه فرصت اصلاح و بهسازی را از دسترس آنان دور می دارد. جامعه ای که تنش و تندی را از زمان زایش با زندگی مردم خویش در آمیزد به پیری زودرس دچار خواهد شد و هرگز به گوهر سلامت و رشد راه نخواهد برد. آن گاه که خشونت به قوانین جاری راه جوید، تربیت نسل های نو روندی وارون می پذیرد، بدان سان که در این روند نادرست پویه ی اجتماعی جامعه، جایی برای آرام زیستن، بخشایش، مهربانی و سلامت روانی بر جا نمی ماند.
اگر بتوان اعدام را، در کلیت آن، نوعی خشونت ناگزیر به شمار آورد که پذیرش چنین انگارشی دشوار و به دور از اقتضای منش انسانی است – اعدام در ملاء عام، بی گمان، بی رحمی و قساوت آشکار را به نمایش می گذارد و ما به ناگزیر روزی باید از این خشونت ناپسند و افراط گرایانه دست بشوئیم.
در فردایی محتوم، ضرورت های تربیتی، ما مردم ایران را به پذیرش این اصل بدیهی وادار خواهد کرد که از اعدام مجرمان و متهمان، از هر سنخ و گروه، دست برداریم و به جای آن به اعمال شیوه های سازنده ی تربیتی بپردازیم.
آری! سر انجام روزی فرا خواهد رسید که ما از اعدام، به ویژه در ملاء عام، بپرهیزیم و به سال های هدر شده ی عمر شهروندانی که می توانستند با دیدن آموزش درست بنیاد، در بهروزی و بهسازی فردای مردم موثر از کار در آیند بیندیشیم و با دریغ و افسوس به آن بنگریم.
با توجه به این حقایق آشکار، ما امضاء کنندگان این فراخوان با دریافت ضرورت نفی شیوه ی خشونت آمیز مجازات اعدام، انجام دادن اقدام های پی آیند را خواهانیم و پیگیری در راه تامین زمینه های آن را از همه ی مخاطبان این فراخوان انتظار داریم.
۱- گام نهادن سریع در مسیر انجام دادن آموزش تربیتی مجرمان و متهمان و عمومیت دادن به این اقدام، به مثابه ی شیوه ی عملی لغو گام به گام مجازات اعدام در کوتاه ترین زمان ممکن، بر اساس بهره برداری بهینه از منابع کلان مالی کشور.
۲- کودکان و نوجوانانی که هنگام ارتکاب جرم در سنینی کمتر از سن قانونی به سر می برده اند لازم است از شمول این مجازات، حتی پس از رسیدن به سن قانونی معاف شوند، زیرا اگر هنگام ارتکاب جرم به رشد عقلی رسیده بودند مرتکب جرم نمی شدند.
۳- بایسته است که اعدام در ملاء عام و قطع دست و پا به عنوان وحشیانه ترین شیوه ی گرفتن جان انسان ها در اسرع وقت نفی و از شمول قوانین کشور حذف شود.
۴- اقدامی انسانی است اگر سنگسار کردن مجرمان، به عنوان یکی از دلخراش ترین و پردرد و رنج ترین شیوه های اعدام از شمول قوانین کشور حذف شود.
۵- زندانی سیاسی و عقیدتی بر پایه ی اعتقادات و انتظارات خود و حقوق و آزادی های بدیهی شهروندی و انسانی وارد انواع اقدام سیاسی می شود، بنا بر این شایسته است که هرگونه افراد و متهمان از این قبیل، به هر روی و هر دلیل، از شمول مجازات اعدام مبرا       بمانند.
ما تمامی ایرانیانی که خواهان کاهش و حذف روشهای خشونت افزا در جامعه هستند را به یاری می طلبیم تا با همراهی و پشتیبانی از کارزار «لغو گام به گام اعدام»، بر ترویج شیوه های خشونت آمیز در کشورمان «لگام» زنیم.
فراخوان دهندگان اولیه:
بابک احمدی (نویسنده و مترجم)
سیمین بهبهانی ( نویسنده و شاعر)
علی رضا جباری (نویسنده و مترجم)
فریبرز رئیس دانا (اقتصاددان و فعال سیاسی)
پروین فهیمی (فعال حقوق بشر - مادر شهید سهراب اعرابی)
اسماعیل مفتی زاده (فعال حقوق بشر)
محمد ملکی (فعال سیاسی و رییس اسبق دانشگاه تهران)
محمد نوری زاد (نویسنده و فیلمساز)

Captionless Image


    نام *
    در صورت امکان لطفا از فونت فارسی استفاده کنید

    This is a required question

    نام خانوادگی *
    در صورت امکان لطفا از فونت فارسی استفاده کنید


    شغل *


    مکان زندگی
    (کشور، استان) پر کردن این قسمت اختیاری است


           آدرس ایمیل
           (اگر میخواهید از اخبار کارزار لگام مطلع شوید) پر کردن این قسمت اختیاری است

       

      به صفحه کارزار لگام در فیس بوک هم بپیوندید.