۱۳ آذر ۱۳۹۲

حسین رونقی ملک را فراموش نکنیم


وبلاگ واقعیت های زندگی نوشته های است از آنچه که در ذهن یک جوان ایرانی می گذرد و من سید حسین رونقی ملکی (زاده ۱۴ تیر ۱۳۶۴ در ملکان) فعال حقوق بشر، فعال دانشجویی و وبلاگ نویس هستم ؛ آموخته ام ، ببینم ندیده ها را ، بشنوم نشنیده ها را ، بدانم ندانسته ها را ، بفهمم دوست داشتن ها و تنفرها را ، تصمیم بگیرم ، عمل کنم و محکم بایستم . یک وبلاگ نویس ایرانی هستم ، بدون هیچ گرایش سیاسی و حزبی در دفاع از آزادی بیان و حقوق بشر فعالیت می کنم . 
حافظ می گوید : (منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن ، منم که دیده نیالوده‌ام به بد دیدن ؛ وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم ،که در طریقت ما کافریست رنجیدن ؛ به پیر میکده گفتم که چیست راه نجات ،بخواست جام می و گفت عیب پوشیدن ، مراد دل ز تماشای باغ عالم چیست ، به دست مردم چشم از رخ تو گل چیدن ، به می پرستی از آن نقش خود زدم بر آب ، که تا خراب کنم نقش خود پرستیدن )




فعال حقوق بشر ، فعال دانشجویی ،وبلاگ نویس،  زندانی سیاسی و مسئول کمیته مبارزه با سانسور در ایران  "ایران پروکسی" است و هم چنین دارای سابقه بازداشت و زندان می‌باشد . حسین رونقی با نام مستعار بابک خرمدیندر ایران به وبلاگ نویسی می‌پرداخت، وی همچنین در زمینه برنامه‌نویسی و ساخت وبلاگ و عبور از فیلترینگ تخصص داشته و در زمینه مبارزه با سانسور در فضای سایبری ایران تلاش‌های گسترده‌ای انجام داده است
حسین رونقی ملکی درتاریخ ۲۲ آذر ماه ۱۳۸۸ همراه برادرش حسن رونقی ملکی در منزل پدری‌اش در شهر ملکان  در آذربایجان شرقی  بازداشت شد. بازداشت برادر وی به خاطر اعمال فشار بر روی وی برای اخذ اعتراف و قبول اتهامات صورت گرفت. رونقی و برادرش در زندان شدیداً تحت فشارهای جسمی و روحی قرار گرفتند، تا جایی که بنا بر گفته‌ی خانواده‌اش حسن رونقی ملکی در اثر شکنجه‌ها از ناحیه مهره‌های پشت گردن آسیب دید. برادر وی یک ماه بعد با قرار وثیقه‌ای ۸۰ میلیون تومانی از زندان آزاد شد.
در تاریخ ۲۴ اسفند ماه  ۱۳۸۸  روزنامه کیهان با انتشار گزارشی در مورد وی اتهامات سنگینی را متوجه این وبلاگ‌نویس کرد. در این گزارش وی متهم به  اقدام علیه امنیت ملی‌  و ارتباط با سازمان‌های خارج از کشور و پول گرفتن از آنان متهم شده بود.
تداوم فشارها بر روی وی در سلول‌های انفرادی برای اخذ  اعتراف تلویزیونی  موجب آن شد که رونقی در تاریخ سوم خرداد ماه ۱۳۸۸ دست بهاعتصاب غذازده و بار دیگر به سلول انفرادی منتقل شود. پس از اعتصاب غذایش پدر و مادر این وبلاگ‌نویس برای پیگری وضعیتش به تهران مراجعه کردند اما هیچ خبری از فرزندشان به دست نیاورده و مسئولین قضایی پاسخی به آن‌ها ندادند. درپی شنیدن جواب منفی برای ملاقات حضوری از سوی دادستان تهران، مادر حسین رونقی همزمان با فرزندش تصمیم به اعتصاب غذا گرفت تا این که وی پس از نزدیک به دو هفته اعتصاب غذای خود را شکست
حسین رونقی در مرداد ماه ۱۳۸۸ بار دیگر برای انجام مصاحبه تلویزونی شدیداً تحت فشار قرار گرفت به طوری که مجبور شد بار دیگر برادی نزدیک به ۱۰ روز دست به اعتصاب غذا بزند. این امر موجب قطع تماس‌های تلفنی وی از سوی بازجویان با خانواده‌اش شد.
درتاریخ هفتم شهریور۱۳۸۹، با مخالفت بخش «سایبری سپاه» قرار  بازداشت موقت حسین رونقی بعد از نزدیک به ١٠ ماه بازداشت برای یک ماه دیگر تمدید شد، این در حالی بود که برای وی وثیقه‌ای معادل ۳۰۰ میلیون تومان نیز به دادگاه ارائه شده بود، اما قاضی پیر عباسی ریاست شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به خاطر مخالفت اطلاعات سپاه از آزادی وی جلوگیری کرد

و امروز جان این فعال حقوق بشر به شدت در خطر است ،از آنجایی که یکی‌ از کلیه‌های حسین از کار افتاده است و کلیه دیگر هم فقط ۳۰ درصد کار می‌کنه به علت شکنجه و شرایطی که در ( دو الف )) برایش به وجود آورده‌اند .غلظت خون حسین بشدت بالا رفته و هر لحظه امکان سکته وجود دارد.
اما شما بازجویان کثیف جمهوری اسلامی بدانید که اگر امروز حسین را کشتید نه تنها نتیجه‌ای نمیگیرید  که باعث رویش هزاران حسین دیگر میشوید .

۱۱ آذر ۱۳۹۲

پشیبانی از کارزار لغو گام به گام اعدام (لگام) در ایران



همراهان گرامی کارزار لگام

جهت آسان تر کردن اعلام همراهی و پشیبانی از کارزار، فرم زیر تهیه شده است. لطفا از طریق این فرم پشیبانی خود را اعلام فرمایید و آنرا جهت اطلاع دوستانتان به اشتراک بگذارید و برای دیگران هم ارسال کنید.
امید که بتوانیم با رساندن پیام کارزار لگام به هموطنانمان و همراهی یکدیگر، گامهای موثری در راه کاهش و حذف خشونت در کشورمان برداریم


مردم بزرگوار ایران!
ترویج و نهادینه کردن خشونت، مردم هر جامعه را از حرکت در مسیر بایسته ی خویش باز می دارد، راه بر آرامش روانی مردم می بندد و هرگونه فرصت اصلاح و بهسازی را از دسترس آنان دور می دارد. جامعه ای که تنش و تندی را از زمان زایش با زندگی مردم خویش در آمیزد به پیری زودرس دچار خواهد شد و هرگز به گوهر سلامت و رشد راه نخواهد برد. آن گاه که خشونت به قوانین جاری راه جوید، تربیت نسل های نو روندی وارون می پذیرد، بدان سان که در این روند نادرست پویه ی اجتماعی جامعه، جایی برای آرام زیستن، بخشایش، مهربانی و سلامت روانی بر جا نمی ماند.
اگر بتوان اعدام را، در کلیت آن، نوعی خشونت ناگزیر به شمار آورد که پذیرش چنین انگارشی دشوار و به دور از اقتضای منش انسانی است – اعدام در ملاء عام، بی گمان، بی رحمی و قساوت آشکار را به نمایش می گذارد و ما به ناگزیر روزی باید از این خشونت ناپسند و افراط گرایانه دست بشوئیم.
در فردایی محتوم، ضرورت های تربیتی، ما مردم ایران را به پذیرش این اصل بدیهی وادار خواهد کرد که از اعدام مجرمان و متهمان، از هر سنخ و گروه، دست برداریم و به جای آن به اعمال شیوه های سازنده ی تربیتی بپردازیم.
آری! سر انجام روزی فرا خواهد رسید که ما از اعدام، به ویژه در ملاء عام، بپرهیزیم و به سال های هدر شده ی عمر شهروندانی که می توانستند با دیدن آموزش درست بنیاد، در بهروزی و بهسازی فردای مردم موثر از کار در آیند بیندیشیم و با دریغ و افسوس به آن بنگریم.
با توجه به این حقایق آشکار، ما امضاء کنندگان این فراخوان با دریافت ضرورت نفی شیوه ی خشونت آمیز مجازات اعدام، انجام دادن اقدام های پی آیند را خواهانیم و پیگیری در راه تامین زمینه های آن را از همه ی مخاطبان این فراخوان انتظار داریم.
۱- گام نهادن سریع در مسیر انجام دادن آموزش تربیتی مجرمان و متهمان و عمومیت دادن به این اقدام، به مثابه ی شیوه ی عملی لغو گام به گام مجازات اعدام در کوتاه ترین زمان ممکن، بر اساس بهره برداری بهینه از منابع کلان مالی کشور.
۲- کودکان و نوجوانانی که هنگام ارتکاب جرم در سنینی کمتر از سن قانونی به سر می برده اند لازم است از شمول این مجازات، حتی پس از رسیدن به سن قانونی معاف شوند، زیرا اگر هنگام ارتکاب جرم به رشد عقلی رسیده بودند مرتکب جرم نمی شدند.
۳- بایسته است که اعدام در ملاء عام و قطع دست و پا به عنوان وحشیانه ترین شیوه ی گرفتن جان انسان ها در اسرع وقت نفی و از شمول قوانین کشور حذف شود.
۴- اقدامی انسانی است اگر سنگسار کردن مجرمان، به عنوان یکی از دلخراش ترین و پردرد و رنج ترین شیوه های اعدام از شمول قوانین کشور حذف شود.
۵- زندانی سیاسی و عقیدتی بر پایه ی اعتقادات و انتظارات خود و حقوق و آزادی های بدیهی شهروندی و انسانی وارد انواع اقدام سیاسی می شود، بنا بر این شایسته است که هرگونه افراد و متهمان از این قبیل، به هر روی و هر دلیل، از شمول مجازات اعدام مبرا       بمانند.
ما تمامی ایرانیانی که خواهان کاهش و حذف روشهای خشونت افزا در جامعه هستند را به یاری می طلبیم تا با همراهی و پشتیبانی از کارزار «لغو گام به گام اعدام»، بر ترویج شیوه های خشونت آمیز در کشورمان «لگام» زنیم.
فراخوان دهندگان اولیه:
بابک احمدی (نویسنده و مترجم)
سیمین بهبهانی ( نویسنده و شاعر)
علی رضا جباری (نویسنده و مترجم)
فریبرز رئیس دانا (اقتصاددان و فعال سیاسی)
پروین فهیمی (فعال حقوق بشر - مادر شهید سهراب اعرابی)
اسماعیل مفتی زاده (فعال حقوق بشر)
محمد ملکی (فعال سیاسی و رییس اسبق دانشگاه تهران)
محمد نوری زاد (نویسنده و فیلمساز)

Captionless Image


    نام *
    در صورت امکان لطفا از فونت فارسی استفاده کنید

    This is a required question

    نام خانوادگی *
    در صورت امکان لطفا از فونت فارسی استفاده کنید


    شغل *


    مکان زندگی
    (کشور، استان) پر کردن این قسمت اختیاری است


           آدرس ایمیل
           (اگر میخواهید از اخبار کارزار لگام مطلع شوید) پر کردن این قسمت اختیاری است

       

      به صفحه کارزار لگام در فیس بوک هم بپیوندید.

۲۲ آبان ۱۳۹۲

تجمع۲۰ کارگردان بین المللی در مقابل سفارت ایران در استکهلم

استکهلمیان – قبل از ظهر روز سه شنبه ۱۲ نوامبر شهر استکهلم شاهد اعتراضی کم نظیر به نقض آزادی بیان در ایران بود.
در این روز ۲۰ کارگردان بین المللی که جهت شرکت در جشنواره فیلم استکهلم در پایتخت سوئد بسر می برند با وجود بارندگی شدید در مقابل درب ورودی سفارت جمهوری اسلامی ایران در جزیره لیدینگو در حومه استکهلم اجتماع کردند تا نسبت به ممنوع الخروج کردن محمد رسول اف کارگردلن ایرانی اعتراض کنند.
فیلم “دست نوشته‌ها نمی سوزند” ساخته این کارگردان ایرانی از فیلمهای حاضر در جشنواره فیلم استکهلم است.
“شان گولت” فیلمساز برجسسته آمریکایی و “طارق صالح” کارگردان سرشناس سوئدی از جمله حاضران در تجمع اعتراضی روز سه شنبه در مقابل سقارت ایران در استکهلم بودند.
از چپ به راست:‌شان گولت کارگردان آمریکایی, گیت شینیوس رئیس جشنواره فیلم استکهلم کریستینا اوبری فیلمساز و طارق صالح فیلمساز سوئدی در مقابل درب ورودی سفارت ایران در استکهلم
کارگردانان معترض چشمان خود را در اشاره به فیلم “دست نوشته‌ها نمی سوزند” این کارگردان ایرانی بسته بودند. طارق صالح در این رابطه به تلویزیون سوئد گفت:
- استفاده از چشم بند, اعتراضی سمبلیک و دو جانبه نسبت به حق دیدن فیلم و نیز وضعیت فعلی محمد رسول اف است. من خودم دارای تبار خاورمیانه‌ای هستم و چنانچه در وضعیتی مانند محمد رسول اف گرفتار می آمدم انتظار حمایت از همکارانم را می داشتم.
تجمع اعتراضی این ۲۰ کارگردان بین المللی در مقابل سفارت ایران در استکهلم بازتابی گسترده در محافل و رسانه‌های فرهنگی سوئد و اروپا یافت.
دستنوشته‌ها نمی سوزند فیلم “دستنشوته‌ها نمی سوزند” به کارگردانی محمد رسول اف تنها فیلم بلند یک کارگردان ایرانی در بیست و چهارمین جشنواره فیلم استکهلم خواهد بود. این فیلم درامی است درباره قتل‌های زنجیره‌ای و کشتار نویسندگان و هنرمندان در ایران در طول یک دوره ده ساله مابین سالهای ۱۳۶۷ الی ۱۳۷۷ .
محمد رسول اف که مدال نقره‌ای جشنواره سینمایی “تلورید” را برای این فیلم دریافت کرده بود، در ماه اوت گذشته پس از ورود به فرودگاه امام خمینی تهران، احضار و پاسپورت و لپ تاپ او توقیف شد. محمدرسول‌اف پس از نمایش این فیلم در جشنواره تلورید، مورد تشویق تماشاگران و تقدیر برگزارکنندگان جشنواره قرار گرفته بود.
محمد رسول اف در سال ۸۹ به اتهام “اقدام علیه امنیت کشور از طریق اجتماع و تبانی به قصد برهم زدن امنیت عمومی و فعالیت تبلیغی علیه نظام” به ۶ سال حبس تعزیزی و ۲۰ سال محرومیت از فیلمسازی محکوم شد. او پس از تقلیل حکم زندان به یک سال در ماه مه سال گذشته با فیلم دستنوشته‌ها نمی سوزند به فستیوال «کن» رفت و جایزه بخش «نوعی نگاه» این جشنواره را از آن خود کرد. جایزه فیبرشی (فدراسیون منتقدین بین المللی) از دیگر جوایزی است که فیلم “دستنوشته‌ها نمی سوزند” به خود اختصاص داده 
است.


سپیده دم

۱۴ آبان ۱۳۹۲

۱۳ آبان ۱۳۹۲

کشوری به اسم ایران خیلی‌ وقته تجزیه شده است .


ایران وقتی‌ معنا پیدا میکنه که همهٔ اقوام ومردمانش یک دل و یک رنگ کنار هم باشند, دلشون به حال هم بسوزه, خودشون و از هم جدا ندونند ,یک جملهٔ معروف میگه تفرقه بیانداز و حکومت کن و براستی چقدر جالب جمهوری اسلامی طی‌ سی‌ و چند سال این کارو با ظرافت تمام انجام داد ،تا جایی که اگه امروز هموطن  بلوچ مان را اعدام می‌کنن می‌گوییم میخوان ایران و جدا کنن پس حقشونه اعدام شن یا اگه هموطن کردمون رو با یک دادگاه چند دقیقه‌ای محکوم به مرگ میکنند میگوییم حقشونه میخوان جدا شن ،هموطنای عربمون هم که همین  که عربند واسشون کافیه ،اما هیچ کسی‌ نخواست با خودش فکر کنه که اگر این انسانهای بی‌ گناه حرف از جدایی زدند (که نزدند ،این فقط حربهٔ حکومت هست )،علتش چی‌ هست ! چرا نباید ما به  اقوام ایرانی‌ احترام بگذاریم؟ چرا اینها نباید زبان مخصوص خودشان ،لباس مخصوص خودشان، رسم و رسوم مخصوص خودشان را داشته باشند ؟چرا همهٔ اقوام ایرانی‌ اقلیت هستند ؟پس این اکثریت چه کسانی‌ هستند؟
 مگر  نه اینکه ایران به خاطر این رنگارنگی اقوامش ایران شد ؟ پس کجا رفت عشق و اتحاد ؟تا کی‌ باید بازیچه این حکومت ننگین باشیم ؟
تا کی‌ اینها باید در محرومیت زندگی‌ کنند تا کی‌ باید سرکوب شوند ؟ به چه گناه نکرده‌ای این انسانهای بی‌ دفاع محکوم به مرگ هستند ؟چرا یک بار خودمان را جای این مردمان بی‌ دفاع نمیگذاریم ؟الان که اینها به کمک ما همهٔ ایرانیها احتیاج دارند چرا خفه شد‌ایم ؟ چرا صدایمان در نمیاید ؟براستی انسانیتمان را به چه فروختیم؟
    . افسوس ایران خیلی‌ وقته دیگه ایران نیست ،خیلی‌وقته ایران تجزیه شده و ما ترکیب در ساختار کثیف جمهوری اسلامی
 کفّ می‌زنیم به افتخار سی‌ و چند سال حکومت ننگین جمهوری اسلامی که به زیبایی‌ ایران و ایرانی‌ را از هم جدا کرد 
 که اینگونه بی‌ غیرتمان کرد که جلو چشممان دسته دسته جوانان بی‌ گناه این کشور را میکشند و ما نگاه می‌کنیم , به سادگی‌ فراموش .کفّ می‌زنیم  به افتخار  دولت تدبیر و امید که ثمری جز مرگ و اعدام و ناا امید کردن, اندک امید باقیماندهٔ مردمانش را ندارد
هموطن بی‌ گناه کشته شده من حال, تو هم چشمهایت را ببند و آسوده بخواب ،مثل مردم سالها خوابیده  کشورت.
بله کشورت ایران


الیناز آزاد                                                                                                                                        

                      
 .

شیرکو معارفی، زندانی سیاسی کُرد اعدام شد

شیرکو معارفی، زندانی سیاسی کُرد اعدام شد
شیرکوه معارفی فعال سیاسی و مدنی کُرد که از ساعات اولیه بامداد امروز دوشنبه ۱۳ آبان به انفرادی اجرای احکام زندان مرکزی سقز منتقل شده بود، ساعتی پیش اعدام شد.

بنابه گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، یکی از اعضای خانواده این زندانی سیاسی خبر اعدام وی را تایید کرد و گفت که اکنون جلو درب زندان سقز هستیم و منتظریم که جنازه را به ما تحویل بدهند.

شیرکو معارفی، در مورخه ۹ مرداد ماه سال ۱۳۸۷ در یکی از روستای مرزی ایران و عراق توسط نیروهای سپاه پاسداران بازداشت شد. او بعد از چندین ماه نگهداری در سلولهای بازداشتگاه مخفی سپاه پاسداران و اداره اطلاعات شهر سقز به زندان این شهر منتقل شد.

شیرکوه از سوی شعبه ۱ دادگاه انقلاب این شهر به اتهام محاربه از طریق عضویت دریکی از احزاب کردی به اعدام محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر استان و دیوان عالی کشور نیز تائیده شده است.

اعدام شیرکوه معارفی در حالیست که 9 روز پیش نیز دستگاه قضایی حکومت اسلامی حکم اعدام حبیب‌الله گُلپری‌پور، یک زندانی سیاسی دیگر کُرد را به اجرا درآورد. رژیم اسلامی در همان روز در اقدامی جنون آمیز 16 زندانی بلوچ را نیز اعدام کرد.

اعدام این زندانیان سیاسی با اعتراض شدید سازمانهای بین المللی مدافع حقوق بشر و همچنین با خشم مردم کردستان و بلوچستان مواجه شده است.

فعالان حقوق بشر در ایران پیش تر هشدار داده بودند که زندانیان سیاسی بویژه زندانیان سیاسی کُرد در معرض اعدام قرار دارند.


۱۰ آبان ۱۳۹۲

اطلاعيه شماره ٣ کمپين نجات زانيار و لقمان مرادي: زندگي ما در دستهاي شماست



 براي نجات جان محکومين به اعدام به هر طريق ممکن اعتراض کنيد!
موجي از اعتراض در شهرهاي کردستان عراق و ترکيه٬
تظاهرات در اروپا و کانادا
حکومت اسلامي سبعانه ميکشد. تنها در هفته گذشته ٣۴ نفر اعدام شدند. اين جنايات نبايد بي پاسخ بماند. مردم آزاده و معترضين به اعدام بايد در همه جا به خيابان آمده و بهر طريق ممکن به اين جنايات حکومت فاشيست اسلامي اعتراض کنند و پوزه این رژیم را به خاک بمالند.
بعد از اعدام ۱۸ فعال سياسي در روز ۲۶ اکتبر٬ و اعدامهاي گسترده در روزهاي اخير، موجي از ابراز انزجار و نفرت در ايران و در دنيا عليه اين سبعيت حکومت اسلامي به راه افتاد. در پاريس و فرانکفورت٬ تورنتو و استکهلم و شهرهاي ديگری در اروپا معترضين به اعدام دست به اعتراض زدند. در سليمانيه٬ اربيل٬ پنجوين٬ گور و شهرهاي ديگر کردستان عراق و ترکيه هزاران نفر به خيابان رفته و به اين جنايات اعتراض کردند.
z1
فراخوان هاي متعددي در دو روز گذشته از طرف احزاب اپوزيسيون جمهوري اسلامي و نهادهاي عليه اعدام در محکوميت اين اعدامها منتشر شده و ميتينگها و جلسات متعددي در روزهاي آتي در کشورهای مختلف فراخوان داده شده است. رسانه های متعددی با پخش برنامه ويژه و برنامه هاي زنده به گفتگو با مردم پرداخته و همگان را به اعتراضي عمومي دعوت ميکنند
.
حضور مادر فرزاد کمانگر در منزل حبيب گلپري پور و ابراز همدردي با خانواده حبيب
گريه نکنيد، به افتخار فرزندانمان که در راه آزادي جان باختند٬ کف بزنيم!
z2
روز يکشنبه مادر فرزاد کمانگر و مادران ۲۰ نفر از جانباختگان راه آزادي در منزل حبيب گلپري پور حضور بهم رسانده و با مادر و خانواده حبيب ابراز همدردي کردند. خبر حاکي است که مادر فرزاد کمانگر در اين جمع صحبت کرده و ميگويد فرزندان ما در راه آزادي جان سپردند و بهمين دليل به احترام آنها از جا برخاسته و دست ميزنيم. مادران جانباختگان و حاضرين در آن جمع از جا بلند شده و به افتخار فرزندانشان دقايقي کف زدند.


نامه خداحافظي حبيب گلپري پور
z3
حبیب‌ گلپری‌پور در 4 آبان 1392 همراه با «رضا اسماعیلی» در زندان‌های ارومیه و سلماس اعدام شدند. حبیب قبل از اعدام نامه‌ کوتاهی نوشته است که متن آن را در زیر می‌آوریم:
«سلام ؛ مدت ۴ سال می باشد که حسابی تو زحمتتان انداختم. امیدوارم زحمت های مرا ببخشید، برای تمامی شما آرزوی موفقیت می‌کنم. به مادرم بگویید هروقت دلش تنگ شد توی آبیدر می‌تواند مرا ببیند. من همیشه با او هستم پس فکر من نباش. دوست دارم که روزهای بعدی خوش باشد و من اینجوری خوش می باشم و اگر خوشحالی مرا می‌خواهید خوشحال باشید. پدر عزیزم از تمامی زحماتی که برایم کشیدی ممنون هستم از اینکه نتوانستم پسر خوبی برایت باشم مرا می بخشید. برای تمامی خواهر و برادرانم آرزوی موفقیت می کنم و بهترین زندگی را برای شما آرزو دارم.
خداحافظ، حبیب الله گلپری‌پور


تظاهرات در سليمانيه عراق و اعتراض کنسولگري رژيم
روز چهارشنبه ٣۰ اکتبر در مرکز شهر سليمانيه يک ميتينگ اعتراضي عليه اعدامها در ايران برگزار شد.
z4
در اين ميتينگ اعتراضي نمايندگان احزاب و سازمانهاي متعدد سياسي و اقبال مرادی پدر زانيار سخنراني کردند. طبق خبري که به کميته بين المللي عليه اعدام رسيده است٬ نمايندگان جمهوری اسلامی با نمايندگان اتحاديه ميهني کردستان تماس گرفته و از آنها خواسته بودند مانع برگزاري ميتينگ اعتراضي شوند.


تظاهرات در اربيل

روز پنجشنبه ٣۱ اکتبر مردم اربيل در يک حرکت گسترده اعتراضي عليه اعدامها حضور بهم رسانده و سپس بسوي دفتر سازمان ملل در اين شهر راهپيمايي کردند. تظاهرات کنندگان شعارهايي در دست داشتند به زبانهاي کردي و فارسي و انگليسی تحت عنوان: نه به اعدام، آری به زندگی.
https://www.facebook.com/photo.php?v=627337547304720&set=vb.100000854404027&type=2&theater
z5
هزاران نفر از مردم شهر مرزی "گور" در ترکيه دست به يک ميتينگ اعتراضي عليه اعدام زدند.
مردم شهر مرزی "گور" با تجمعی اعتراضی در مقابل گذرگاه مرزی این شهرستان، اعدام زندانيان سياسي توسط جمهوری اسلامی ایران را محکوم کردند.
z6
تظاهرکنندگان که از مرکز شهر جولمرگ و مناطق اطراف آن در این تجمع شرکت کرده بودند، پس از پیمودن حدود سه کیلومتر راهپیمایی در منطقه مرزی "اسندره" به تجمع خود پایان دادند.
نیروهای امنیتی دولت ترکیه در گذرگاه مرزی اسندره، تدابیر امنیتی شدیدی را در پیش گرفته بودند.


اعتصاب غذاي زندانيان سياسي در اعتراض به اعدامها

روز چهارشنبه ۸ آبان ماه محمد امين عبداللهي و فخر الدين فرجي زندانيان سياسي دست به اعتصاب غذا زدند. اخبار حاکي از اعتراض زندانيان اروميه به اعدامها در ايران است و در کرمانشاه و سنندج و اروميه نيز تعدادی از زندانيان به اعتصاب غذا دست زده اند.
ديده بان حقوق بشر با دادن بيانيه اي خواهان توقف اعدامها در ايران شد.
http://www.hrw.org/news/2013/10/28/iran-set-immediate-moratorium-executions


برگزاري کنفرانس عليه اعدام در شهر استکهلم سوئد

به دعوت کميته بين المللي عليه اعدام در سوئد که هرمز رها آنرا نمایندگی میکند، کنفرانسی با حضور سخنرانان ماريا رشيدي٬ ايرج مصداقي٬ نازي پيغمبريان٬ مينا احدی و مهوش علاسوندي در استکهلم برگزار شد. سخنرانان در مورد ضرورت و مبرميت اعتراض عليه اعدامها و جايگاه اعدام در جمهوري اسلامي ا يران به تفصيل صحبت کردند. گرداننده کنفرانس کيميا پازوکي بود.
 z7
http://www.blogger.com/blogger.g?blogID=4712702112488899712#editor/target=post;postID=6936614082994571432

کميته بين المللي عليه اعدام به همه سازمانها، نهادها و فعالینی که فعالیت خود عليه اعدام را گسترش داده اند٬ درود ميفرستد و يکبار ديگر از همگان ميخواهد فعالانه عليه اعدامها اعتراض کنند. ما مردم مريوان و کردستان را به برپايي اعتصاب عمومي يکپارچه فراميخوانيم.
براي نجات جان محکومين به اعدام براي نجات جان زانيار و لقمان مرادي بپا خيزيد!
کميته بين المللي عليه اعدام

۱ نوامبر ۲۰۱٣
  


سایت روزنه

اولین مراسم سالگرد وبلاگنویس جانباخته، ستار بهشتی

یکی از کسانی که برای نسرین ستوده در وبلاگش نوشته است دیگر زنده نیست. ستار بهشتی وبلاگ‌نویس جوانی‌ست که با نام “ستار ب” در وبلاگ خود می‌نوشت. او مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران بود و پست‌هایش خشم او از اوضاع را بازتاب می‌داد. او روز ۹ آبان در منزل خود در رباط کریم توسط پلیس فتا (پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات) به اتهام “اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکه اجتماعی و فیس‌بوک” بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شد. پنج روز پس از بازداشت، به خانواده‌اش اطلاع داده شد که فرزندشان فوت شده و باید جنازه‌اش را از سردخانه کهریزک تحویل بگیرند. یکی از پست‌های وبلاگی او مربوط به نسرین ستوده بود که آن  روزها دست به دست در اینترنت می‌چرخید.
او در این پست نوشت: « خانم نسرین ستوده بخاطر اعاده حق خود و در آغوش کشیدن فرزندانش امروز از تاریخ ۲۶ آبان ماه دست به اعتصاب غذا زده، فعالان و آزادی‌خواهان تصمیم برآن دارند که در یک حرکت هماهنگ در فضای مجازی دست به انجام فعالیتی همگانی برای دفاع از ایشان بزنند و با تغییر عکس پروفایل خود برای مدتی با ایشان ابراز همدردی کنند. بنده به عنوان یک ایرانی این کار را بسیار ارزنده وشایسته می‌دانم و بنده هم با نوشتن مطلب خود قصد دارم سهم کوچکی در این فعالیت هماهنگ داشته باشم، از همه فعالان در این عرصه تشکر می‌کنم، اما کاش این حرکت‌ها را به جای فضای مجازی می توانستیم با اتحاد و یکپارچگی در هر کوی و برزن و هر شهر و استان در سرتا سر دنیا انجام دهیم.»
او در ادامه نوشت که «خانم نسرین ستوده نمونه‌ای از هزاران زندانی در زندان است که با بدترین شرایط روحی وجسمی روزگار سر می‌کنند و حتی بسیاری از آنان سال‌ها است از حق تلفن زدن ودیدن خانواده خود محروم هستند.»580746 464379867013811 459606392 n نسرین ستوده بر مزار ستار بهشتی‌ حضور یافت   ویدئو

خانواده ستار، هنگام دفن جسد وی آثار کبودی را در بخش هایی از بدن او مشاهده کرده بودند و محسنی اژه‌ای در اولین اظهار نظر خود وجود ضربه و کبودی بر بدن ستار بهشتی را تایید کرد.
هر چند همه شواهد و مدارک حاکی از کشته شدن ستار بهشتی در اثر شکنجه در زندان فتا میباشد، اما تلاش‌های خانواده و وکیل این قربانی هنوز به نتیجه نرسیده است و در آخرین اقدام برای قاتل ستار،قرار مجرمیت برای “قتل غیر عمد” صادر شده است.
 روز پنج شنبه ۹ آبان ۱۳۹۲ اولین مراسم سالگرد وبلاگنویس جانباخته، ستار بهشتی  بر سر مزار این وبلاگ نویس برگزار شد.
گوهر عشقی در اولین مراسم سالگرد ستار بهشتی، وبلاگنویس جانباخته،  بر سر مزار پسرش تنها نبود.
به گزارش  “کمپین صلح فعالان در تبعید”، این مراسم  که در روز نهم آبانماه (امروز) و همزمان با روز دستگیری ستار بهشتی برگزار می شد، با حضور چهره های سرشناسی چون نسرین ستوده،  رضا خندان، محمد نوریزاد، نرگس محمدی  و اکرم نقابی مادر سعید زینالی همراه بود.


سپیده دم 

۴ آبان ۱۳۹۲

حبیب‌الله گُلپری‌ پور، زندانی سیاسی کُرد اعدام شد




یکی‌ دیگر از خدمات دولت مهر و امید ،ریشه کن کردن امید در دل خانواده‌های زندانیان سیاسی


  حبیب‌الله گُلپری‌ پور، زندانی سیاسی کُرد اعدام شد بنابه گزارش آژانس خبررسانی کُردپا، دستگاه قضایی حکومت اسلامی حکم 


اعدام حبیب‌الله گُلپری‌پور فعال سیاسی کُرد را اجرا کرد. وی شب گذشته در زندان مرکزی ارومیه اعدام شد. این زندانی سیاسی 



صبح روز گذشته از زندان ارومیه به مکان نامعلومی منتقل شده بود. یکی از وکلای حبیب ضمن تأیید این گزارش به خبرنگار 


کُردپا گفت: شب گذشته رأس ساعت ١٢، حبیب‌الله از قرنطینه‌ی زندان مرکزی ارومیه خارج و اعدام شد. وی افزود: خانواده‌ی 


گلپری‌پور و بستگان این فعال سیاسی از بامداد امروز در مقابل بیمارستان امام ارومیه تجمع کرده‌اند. حبیب‌الله گلپری‌پور اوایل 


پاییز سال ٨٨ در مهاباد توسط مأموران حفاظت اطلاعات سپاه بازداشت و در بازداشتگاه‌های شهرهای مهاباد، ارومیه، سنندج و 


سمنان محبوس و متحمل شکنجه‌های روحی و جسمی شد. دستگاه قضایی ایران، این شهروند کُرد را به اتهام عضویت در احزاب 


کُرد اپوزسیون و اقدام علیه امنیت ملی و محاربه به اعدام محکوم کرد که بعدها دیوان عالی آن را تأیید می‌کند. وی متولد ٦٣ در شهر سنندج اس
ت.

۲۹ مهر ۱۳۹۲

آرش صادقی پیدا شد






بالاخره آرش صادقی پیدا شد و با چهره ای کاملا متفاوت فعلا ازاد شده

مصاحبه چندوفت پیش اقای اژه ای در مورد ارش صادقی :
آقای محسنی اژه‌ای در مورد شخصی به نام آرش صادقی که در برخی منابع از مفقود شدن وی در زندان اوین ، خبر داده شده است، گفت: در تحقیقاتی که انجام داده‌ایم، مشخص شد شخصی به این نام در سال 91 یا 92 وارد زندان اوین نشده است، بلکه در سال 89 یک نفر با این نام دستگیر و به یک سال زندان محکوم شده و دوران محکومیت وی نیز در سال 90 به اتمام رسیده است










برای اولین بار پس از ۴ سال؛ مجید توکلی به مرخصی آمد



مجید توکلی فعال دانشجویی محبوس در زندان رجایی شهر، پس از چهار سال به مرخصی آمد.
به گزارش خبرنگار کلمه، مجید توکلی فعال دانشجویی پس از چهار سال حبس با وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی به مرخصی چهار روزه آمد.
این زندانی سیاسی در این سال ها در زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت خویش را، بدون هیچ گونه استفاده از مرخصی از ابتدای بازداشت، در تبعید می گذراند و حتی از حق دسترسی به تماس تلفنی نیز محروم بود.
مجید توکلی در این چهار سال مادر خود را ندیده بود و بخش زیادی از این سال ها حتی صدای وی را نشنیده بود. مادر وی پیش از این گفته بود از خانه خارج نمی شوم شاید مجید تماس بگیرد.
مجید توکلی، دانشجوی رشته مهندسی کشتی سازی وعضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر، در ۱۶ آذر ۸۸ پس از سخنرانی در جمع دانشجویان این دانشگاه در مراسم سالگرد روز دانشجو، در حالیکه قصد خروج از درب دانشگاه را داشت، همراه با ضرب و شتم شدید ماموران امنیتی برای سومین بار بازداشت شد.
وی در دی ماه همان سال به اتهام “اجتماع و تبانی علیه نظام”، “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری” و “توهین به ریاست جمهوری” در شعبه ١۵دادگاه انقلاب اسلامی به هشت سال حبس تعزیری، پنج سال محرومیت از فعالیت سیاسی و پنج سال ممنوعیت از خروج از کشور محکوم شد. او هم چنین در دادگاهی دیگر به ریاست قاضی مقیسه، به علت انتشار نامه از داخل زندان به مناسبت روز دانشجو، به اتهام “تبلیغ علیه نظام” به شش ماه زندان دیگر محکوم شد.


۴ مهر ۱۳۹۲

«بنیانگذار ایران نوین»


بخوانید تا دریابید کسانی که چند سال پیش جسارت کرده و خمینی مؤسس حکومت ضد ایرانی مرتجع را «بنیانگذار ایران نوین» نامیدند، چگونه قصد داشتند خرمهره ای را به ایرانیان قالب کنند!

هنگامی که خمینی پس از 15 سال خوردن و خوابیدن در نجف و سپس از زیر درخت سیب در حومه پاریس با هواپیمای ویژه به ایران باز می گشت، در پاسخ این پرسش که چه احساسی دارد گفت: «هیچ!» رضا خان که پس از طی راه پر مشقت خوزستان و دفع فتنه خزعل با درشکه از راههای خاک آلود عراق پس از چند هفته به میهن باز می گشت، می گوید: «جبال برف آلود ایران مدتی بود که نمایش داشت و افق بی تغییر عراق را چون دیواری جلیل و مزین به آسمان مربوط می ساخت. اما درشکه در رسانیدن ما به خاک وطن، مثل این بود که تعللی دارد یا شدت شوق، حرکت او را در چشم من کُند و تعلل آمیز جلوه گر می ساخت... عاقبت به خاک ایران رسیدیم. چنان شور و سروری در من ایجاد گردید که بی اختیار از درشکه فرود آمده بر خاک افتادم و بر زمین بوسه دادم. در هیچ واقعه این قدر رقت نکرده بودم. خاک این سرزمین مقدس، گویی توتیایی بود که چشم انتظار کشیده ما را روشنی بخشید... از حب وطن راسخ تر هیچ ریشه محبتی در قلب انسان فرو نرفته است... خدا عمر بدهد که این وطن جذاب و عزیز را به قدری آباد کنم که حتا خائنان راحت طلب سست عنصر عیاش [کنایه به احمد شاه است] هم آن را ترک نگویند و خارجه را بر آن ترجیح ندهند».

اما این فرتور.. یکی از معروفترین فرتورهای رضا شاه است ، معروف ترین روایت از اطرافیان شاه این است که در هنگام تبعید توسط انگلیسی ها پیش از سوار شدن به کشتی خم شد و مشتی از خاک ایران را برداشت و عکاس نیز بیدرنگ آن لحظه را شکار کرده است اما اینکه پس از آن چه شده کسی نمیداند ، آیا خاک را به یادگار باخود به تبعیدگاه برده؟ یا آن را در اقیانوس رها کرده؟ یا به هوا پرتاب کرد و در آسمان وطن پخشش کرده...؟
کسی نمیداند اما یک چیز را همگان خوب میدانند و آن اینکه ارادت این مرد نسبت به میهنش ستودنی بود و تمام اجزای جسم و جانش نام "ایـــران" را فریاد میزد
@[312293978839852:274:ارتش ملت ایران در فیس بوک برای گزارش صفحات ضد ایرانی و تجزیه طلب]بخوانید تا دریابید کسانی که چند سال پیش جسارت کرده و خمینی مؤسس حکومت ضد ایرانی مرتجع را «بنیانگذار ایران نوین» نامیدند، چگونه قصد داشتند خرمهره ای را به ایرانیان قالب کنند!

هنگامی که خمینی پس از 15 سال خوردن و خوابیدن در نجف و سپس از زیر درخت سیب در حومه پاریس با هواپیمای ویژه به ایران باز می گشت، در پاسخ این پرسش که چه احساسی دارد گفت: «هیچ!» رضا خان که پس از طی راه پر مشقت خوزستان و دفع فتنه خزعل با درشکه از راههای خاک آلود عراق پس از چند هفته به میهن باز می گشت، می گوید: «جبال برف آلود ایران مدتی بود که نمایش داشت و افق بی تغییر عراق را چون دیواری جلیل و مزین به آسمان مربوط می ساخت. اما درشکه در رسانیدن ما به خاک وطن، مثل این بود که تعللی دارد یا شدت شوق، حرکت او را در چشم من کُند و تعلل آمیز جلوه گر می ساخت... عاقبت به خاک ایران رسیدیم. چنان شور و سروری در من ایجاد گردید که بی اختیار از درشکه فرود آمده بر خاک افتادم و بر زمین بوسه دادم. در هیچ واقعه این قدر رقت نکرده بودم. خاک این سرزمین مقدس، گویی توتیایی بود که چشم انتظار کشیده ما را روشنی بخشید... از حب وطن راسخ تر هیچ ریشه محبتی در قلب انسان فرو نرفته است... خدا عمر بدهد که این وطن جذاب و عزیز را به قدری آباد کنم که حتا خائنان راحت طلب سست عنصر عیاش [کنایه به احمد شاه است] هم آن را ترک نگویند و خارجه را بر آن ترجیح ندهند».

اما این فرتور.. یکی از معروفترین فرتورهای رضا شاه است ، معروف ترین روایت از اطرافیان شاه این است که در هنگام تبعید توسط انگلیسی ها پیش از سوار شدن به کشتی خم شد و مشتی از خاک ایران را برداشت و عکاس نیز بیدرنگ آن لحظه را شکار کرده است اما اینکه پس از آن چه شده کسی نمیداند ، آیا خاک را به یادگار باخود به تبعیدگاه برده؟ یا آن را در اقیانوس رها کرده؟ یا به هوا پرتاب کرد و در آسمان وطن پخشش کرده...؟
کسی نمیداند اما یک چیز را همگان خوب میدانند و آن اینکه ارادت این مرد نسبت به میهنش ستودنی بود و تمام اجزای جسم و جانش نام "ایـــران" را فریاد میزد

۳ مهر ۱۳۹۲

حسن روحانی در سازمان ملل : آنچه بر مردم مظلوم فلسطین میرود چیزی جز یک خشونت ساختاری نیست.

 
  آقاي رئيس؛ خانم ها؛ آقايان

آنچه بر مردم مظلوم فلسطين مي رود، چيزي جز يک خشونت ساختاري نيست. سرزمين فلسطين در اشغال است. حقوق اوليه فلسطينيان به طور فاجعه باري نقض مي شود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسي به سرزمين مادري محرومند. جناياتي که بر مردم بي گناه فلسطين مي رود، خشونت نهادينه اي را به نمايش مي گذارد که براي توصيف آن، آپارتايد مفهوم و واژه کم وزني بنظر مي آيد.

چرا صلح و دموکراسی , برای همه جا حلال برای ایران و ایرانی حروم ؟



ما نفهمیدیم این  ریس  جمهور ایران بود یا وکیل مدافع سوریه و عراق و فلسطین ؟ چرا صلح و دموکراسی و برای همه جا حلال برای  ایرانی حروم ؟  دنبال کدوم قاتل هستی ؟  قاتل این مردم, مسوولین جمهوری اسلامی هستند که  سی  و چند سال به اسم خدا و اسلام دارن جنایات  میکنن .ما کجا دنبال قاتل ندا و محمد و ستار و .. بگردیم  و شکایات شمارو ما به کجا  ببریم .  توئی که چندین بار  از امید حرف زدی اول این کلمه رو به مردم ناامید خودت نشون بده بعد در سطح جهانی عمل کن .زندانیای بیگناه سیاسی و آزاد کن ,اصلا میدونی مجید توکلی کیه ؟  الان کجاست ؟از آرش صادقی چه خبر ؟تویی که دنبال قاتل هستی از قاتل ندا و محمد مختاری و امیر جوادی فرو باقی بچه ها چه خبر؟
   شمای که رای دادی و الانم کلی با این سخنرانی حال کردی بدون که هیچ تغیری  در کار نیست اصل نظام همچنان برقرار هست ,
ظلم و بی عدالتی و جنایت همچنان باقیست ,عروسک های  خیمه شب بازیش فقط جا به جا میشن .این نظام هرگز دلش به حال مردمش, به حال  سرزمینش نمیسوزه , فقط با عوض کردن به موقع مهره های سیاسیش خودشون و از مرگ و نابودی نجات میدن..   


الیناز ازاد 

۲۷ شهریور ۱۳۹۲

آزادی نسرین ستوده و تعدادی دیگر از زندانیان سیاسی


رضا خندان، همسر نسرین ستوده، وکیل زندانیان سیاسی و کودکان محکوم به عدم، در صفحه فیس‌بوک خوداز آزادی همسرش خبر داده است. 

در عین حال، بر اساس گزارش فعالان حقوق بشر و بستگان زندانیان سیاسی در ایران، تا کنون  فیض الله عرب سرخی، محسن امین زاده ، مهسا امرآبادی، فرح واضحان، مریم جلیلی، میترا رحمتی، ژیلا مکوندی، محبوبه کرمی، صغری غلام‌نژاد، کفایت ملک محمدی، حسین زرینی، ابراهیم بابایی زیدی و محمد علی ولایتی هم آزاد شدند.

 مهسا امر آبادی بار اول در خرداد سال هشتاد و هشت بازداشت و حدود سه ماه را در بند انفرادی دویست و نه اوین گذراند. او دومین بار در اسفند هشتاد و نه به بهانه حضور در تجمعات اعتراضی به طرفداری از میرحسین موسوی و مهدی کروبی توسط حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت و به یک سال حبس تعزیری و چهار سال حبس تعلیقی محکوم شد.

محبوبه کرمی هم عضو کمپین یک ملیون امضا است که در اسفند سال هشتاد و هشت بازداشت و به سه سال حبس محکوم شده بود.

بر اساس گزارش ها، مریم جلیلی، میترا رحمتی، فرح واضحان، ژیلا مکوندی و کفایت ملک محمدی، از زندانیان سیاسی بند زنان زندان اوین، به طور مشروط آزاد شده اند. ابراهیم بابایی زیدی هم در ساعت یک بامداد امروز به مرخصی متصل به آزادی اعزام شد.

۲۴ شهریور ۱۳۹۲

موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰

130912140947 niks 512x288 bbc nocredit موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰
در پی اعتراض گروه‌های سیاسی به سیاست های نظام جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از اعضا و هواداران آنها زندانی و یا در طول دهه ۶۰ اعدام شدند. آمارها حکایت از اعدام هزاران نفر در این دهه دارد. مقامات جمهوری اسلامی در دهه ۶۰ نسبت به این اعدام‌ها موضع‌گیری‌هایی داشتند که چندان با هم متفاوت نبود. در این میان تنها آیت الله حسینعلی منتظری به این اعدام‌ها اعتراض کرد که او نیز در پی افزایش اختلافاتش با آیت الله خمینی از سمت نائب ولی فقیه خلع شد.
آنچه در زیر می خوانید، بخش هایی از اظهار نظر مقامات وقت ایران است، که عینا بدون ویرایش نقل می‌شود:

آیت الله خمینی در مردادماه ۱۳۵۸

“اگر بنا بود مانند سایر انقلاب ها در دنیا انقلاباتی که واقع شد، پشت سر انقلاب چند هزار فاسد را دار می زنند و آتش می زنند قضیه تمام می شود. می گویند شده رستاخیز، ما می خواهیم رستاخیز شود، یک حزب را چند حزب را که صحیح عمل می کنند می گذاریم و باقی همه ممنوع اعلام می کنیم، هر نوشته جاتی که اینها کردند و برخلاف مسیر اسلام است همه را از بین می بریم. بعد از آنکه به آنها فهماندیم که شما دیکتاتور هستید ما آزادی خواه بودیم، شما نگذاشتید، ما آزادی دادیم، حالا که اینطور شد ما انقلابی برخورد می کنیم، هر چه می خواهند، روزنامه های خارج بنویسند، اینها هم در خانه فریاد بزنند لاکن بیرون نمی توانند باید منزوی شوند، ما نمی توانیم مهلت دهیم، شرع جایز نیست، مهلت دهیم، ما خطا کردیم، دولت خطا کرد، همه ما خطا کردیم فکر کردیم با انسان سر و کار داریم، انسانی رفتار کردیم، اما با انسان سر و کار نداریم با حیوان درنده سر و کار داریم، نمی شود با حیوان درنده به ملایمت برخورد کرد، نمی کنیم دیگر.”
خاتمی موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰
آیت الله سید محمد موسوی بجنوردی، سید محمد خاتمی و سید محمد موسوی خوئینی ها

محمد موسوی بجنوردی که پس از انقلاب عضو شورای عالی قضایی بوده در دهه ۶۰ در یادداشتی که در سایت آفتاب چاپ شده می گوید:

“بازرس می‌فرستادیم مثل آقای مجید انصاری، این بازرس‌ها را به زندان‌ها برای سرکشی می‌فرستادیم تا ببینیم شرایط زندان‌ها چگونه است. چرا که من به جز عضویت در شورای عالی قضایی، عضو هیات چهار نفره عفو امام (بنده، آیت‌الله محمدی گیلانی، آیت‌الله ابطحی کاشانی و قاضی خرم‌آبادی) هم بودم. یکی از کارهای این هیات فرستادن بازرس به تمام زندان‌های کشور بود. تا بفهمیم که چه کسی اصلاح شده و کی اصلاح نشده است. مسجل می‌شد که کسی اصلاح شده او را عفو می‌کردیم.”

gilani موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰

محمد محمدی گیلانی، حاکم شرع دادگاه های انقلاب در اوایل دهه ۶۰

“شورای عالی قضایی راجع به اعدام گروهک ها تصمیم گرفته است. قاضی نظر می دهد، یکی از مجتهدین دینی که شرایط اجتهاد در آنها است،به رویت می رساند. هوادار و سمپات ملغی است، آنچه معیار و میزان در محاکمه دادگاه شرع است، عبارت از عملی که این فرد به منصه ظهور رسانده عمل ملاک نقادی و محاکمه است، بهایی گروه جاسوس، فرقه جاسوس که برای سازمانهای استعماری جاسوسی می کنند و خسارتی که این فرقه ضاله بهایی از لحاظ اقتصاد وارد آورده است، الله اکبر؛ آنهایی که برای دادگاه محرز شده جاسوس اسرائیل هستند بر دادگاه، حاکم شرع واجب است به حکم قرآن این محاربین به سزای عمل خود برسند.”
2866689 موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰
مراسم ترحیم آیت الله خلخالی در سال ۱۳۸۲ با حضور محمد خاتمی و برادرش، سید حسن خمینی و جمعی از روحانیون و دولتمردان .  پس از مرگ خلخالی و لاجوردی آقای خاتمی با استفاده از کلمات آنچنانی ضمن تسلیت و اظهار ناراحتی از فقدان خلخالی و لاجوردی و در وصف آنها با آن کارنامه سیاه از چنان کلماتی استفاده کرد که بهت و شگفتی فعالان حقوق بشر را برانگیخت

صادق خلخالی، حاکم شرع انقلاب اسلامی، شهریورماه ۱۳۶۳ صبح آزادگان

“من با قاطعیت در گنبد وارد شدم، و یکی از کارهای برجسته و انقلابی در گنبد. ۹۴ نفر منجمله توماج، مختوم، واحدی و جرجانی را بنده اعدام کردم. ۹۴ نفر را اعدام کردم نه یک نفر را. می‌گویند قتل رهبران ترکمن عمدی بود، من توماج، مختوم، واحدی و جرجانی را بگذارم زنده بمانند که چه؟”
یوسف صانعی موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰

یوسف صانعی، دادستان، تیرماه ۱۳۶۲، روزنامه جمهوری اسلامی

“نکند امروز که آرامش داریم و مسئولین که امروز امنیت دارند، آن پدر و مادرهای ضد انقلاب از مسئولین سراغ آزادی فرزندانشان را بگیرند که هرگاه سراغ این مسائل رفتیم، سراغ قتلگاه حزب برویم [و با دیدن نمونه جنایات آنها، تصمیم به آزادی آنها نگیریم]. اینها توبه کنندگان نیستند، می آیند بیرون افعی می شوند. مسئولین مملکت و ملت یک وقت تحت تأثیر قرار نگیرند. هرگاه تحت تأثیر قرار گرفتید سراغ جنایت هایشان بروید.
زندانی بودن آنها مرضیّ خدایی [مورد رضایت خدا] است. حرکتی نشود که ما خدای نکرده علیه دادگاه انقلاب حرف بزنیم. امروز با تلاش برادران سپاه و کمیته ها و شهربانی و دادگاه های انقلاب بوده که ما هستیم و الّا آنها رحم ندارند.
[آنها] خائنین به مملکت هستند و به پدر و مادر خودشان هم رحم نمی کنند و باید به مجازاتشان برسند. من اینجا به عنوان یک مسئول قوه قضائیه دست آن عزیزانی را می بوسم و حاضرم کفش هایشان را جفت کنم که با دست های پرتوانشان ضد انقلاب را گرفتند و به دادگاه بردند و به مجازات رساندند. آفرین بر آنها. نکند ما به دادگاه های انقلاب بدبین شویم.”

یوسف صانعی در سخنرانی سال ۱۳۶۴ خطاب به گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی و هوادارانشان:

برگرفته از کتاب “بازخوانی دیدگاه های سیاسی و فقهی آیت الله صانعی”، امید حسینی
“آن روزی که علیه آنان به عنوان مفسد کیفرخواست صادر می شود، قوم و خویش‌ها به التماس نیفتند و فلان روحانی را نبینند”
“امید ضد انقلاب از اوین باید قطع باشد. اوین باید محیط ترس باشد. اوین باید محیط رعب باشد. این اشتباه است که بگوییم آقا هیچ کس نترسد، نه آقا! ضدانقلاب باید از اینکه می گویند می بریمت اوین لرزه بر تنش بیفتد.”
998554 567452866633955 1624614954 n موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰
۲۵ سال پیش در هفتم مرداد ۱۳۶۷، آیت الله خمینی با صدور حکم بالا دستور قتل عام هزاران تن از زندانیان مخالف را صادر کرد. پیرو این حکم هیات های مرگ در تهران و شهرستان ها تشکیل شد و طی مرداد و شهریور ۱۳۶۷ لا اقل ۴۰۰۰ تن از زندانیان سیاسی مخالف حکومت که بیشتر آنها عضو مجاهدین یا گروههای چپ بودند را مخفیانه اعدام کردند.

آیت الله خمینی، حکم اعدام زندانیان سیاسی سال ۱۳۶۷

“از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آنها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آنها و جنگ کلاسیک آنها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آنها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجه‌الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب و یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربین ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام‌اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد.”

نامه احمد خمینی به آیت الله خمینی در مورد وضعیت زندانیان سیاسی که احکامشان در حال پایان است و پاسخ رهبر جمهوری اسلامی ایران:

“بسمه تعالی، در تمام موارد فوق هر کس در هر مرحله اگر بر سر نفاق باشد حکمش اعدام است. سریعا دشمنان اسلام را نابود کنید. در صورت رسیدگی به وضع پرونده‌ها در هر صورت که حکم سریعتر اجرا گردد همان مورد نظر است.”

نامه آیت الله منتظری به آیت الله خمینی پس از اطلاع از اعدام‌ها (کتاب خاطرات آیت الله منتظری که در آلمان منتشر شده است)

“آیا میدانید که جنایاتى در زندانهاى جمهورى اسلامى بنام اسلام در حال وقوعند که شبیه آن در رژیم منحوس شاه هرگز دیده نشد؟ آیا میدانید که تعداد زیادى از زندانیها تحت شکنجه توسط بازجویانشان کشته شده اند؟ آیا میدانید که در زندان (شهر) مشهد، حدود ۲۵ دختر بخاطر آنچه بر آنها رفته بود … مجبور به درآوردن تخمدان یا رحم شدند؟ آیا می دانید که در برخى زندانهاى جمهورى اسلامى دختران جوان به زور مورد تجاوز قرار می‌گیرند؟”
F16A1810 E7DD 487B 8389 0DF761BBDBFB w640 r1 s موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰
حسن روحانی (چپ) در دیدار با عبدالکریم موسوی اردبیلی

نامه آیت الله منتظری به عبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس شورای عالی قضایی:

“مگر قاضی های شما اینها را به ۵ یا ۱۰ سال زندان محکوم نکرده اند، مگر شما مسئول نبوده اید، آن وقت تلفنی به احمد آقا میگویید که اینها را مثلا در کاشان اعدام کنند یا در اصفهان. شما خودت میرفتی با آنها صحبت میکردی که کسی که مثلا مدتی در زندان است و به ۵ سال زندان محکوم شده و روحش هم از فعالیتهای منافقین خبر دار نبوده چطور ما او را اعدام کنیم.”

متن نامه حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی خوزستان به آیت الله خمینی در مورد چگونگی اجرای احکام، ۲۳/۵/۱۳۶۷

“بسمه تعالی
حضرت آیت الله العظمی امام خمینی دامت برکاته
با عرض سلام، در رابطه با حکم اخیر حضرتعالی راجع به منافقین گرچه اینجانب کوچکتر از آنم که در این باره صحبتی بکنم ولی از جهت کسب رهنمود و من باب وظیفه شرعی و مسئولیت خطیری که در تشخیص موضوع به عهده می‎باشد معروض می‎دارد که بر سر نفاق بودن یا پافشاری بر موضع منافقین، تفسیرها و تحلیلهای گوناگونی می‎شود و نظرها و سلیقه ها بین افراط و تفریط قرار دارد که به تفصیل خدمت حاج احمد آقا عرض کردم و از تکرار آن خودداری می‎شود. من باب مثال در دزفول تعدادی از زندانیان به نامهای طاهر رنجبر – مصطفی بهزادی – احمد آسخ و محمدرضا آشوع با اینکه منافقین را محکوم می‎کردند و حاضر به هر نوع مصاحبه و افشاگری در رادیو و تلویزیون و ویدئو و یا اعلام موضع در جمع زندانیان بودند، نماینده اطلاعات از آنها سئوال کرد شما که جمهوری اسلامی را بر حق و منافقین را بر باطل می‎دانید حاضرید همین الان به نفع جمهوری اسلامی در جبهه و جنگ و گلوگاهها و غیره شرکت کنید، بعضی اظهار تردید و بعضی نفی کردند، نماینده اطلاعات گفت اینها سر موضع هستند چون حاضر نیستند که در راه نظام حق بجنگند. به ایشان گفتم پس اکثریت مردم ایران که حاضر نیستند به جبهه بروند منافقند؟ جواب داد حساب اینها با مردم عادی فرق می‎کند و در هر صورت با رای اکثریت نامبردگان محکوم شدند فقط فرد اخیر در مسیر اجرای حکم فرار کرد. لذا خواهشمند است در صورت مصلحت ملاک و معیاری برای این امر مشخص فرمایید تا مسئولین اجرا دچار اشتباه و افراط و تفریط نشوند.
حاکم شرع دادگاه انقلاب اسلامی خوزستان – محمد حسین احمدی
رونوشت : حضرت آیت الله العظمی آقای منتظری مدظله”

نامه دیگر آیت الله منتظری به آیت الله خمینی

” سه روز قبل قاضی شرع یکی از استانهای کشور که مرد مورد اعتمادی میباشد با ناراحتی از نحوه اجرای فرمان حضرت عالی به قم آمده بود. میگفت مسئول اطلاعات یا دادستان (تردید از من است) از یکی از زندانیان برای تشخیص این که سر موضع است یا نه پرسید، تو حاضری سازمان منافقین را محکوم کنی؟، گفت آری، پرسید حاضری مصاحبه کنی؟، گفت آری، پرسید حاضری برای جنگ عراق به جبهه بروی؟، گفت آری، پرسید حاضری روی مین بروی؟، گفت مگر همه مردان حاضرند روی مین بروند، وانگهی از من تازه مسلمان نباید این همه انتظار داشت. گفت معلوم میشود تو هنوز سر موضعی، و با او معامله سر موضع انجام داد، و این قاضی شرع میگفت من هر چه اصرار کردم تصمیمات به اتفاق آرا باشد و اکثریت پذیرفته نشد، و نقش اساسی را همه جا مسئول اطلاعات دارد و دیگران عملا تحت تاثیر میباشند”
بنابر مندرجات کتاب خاطرات آیت الله منتظری، وی با حسینعلی نیری، قاضی شرع اوین، مرتضی اشراقی، دادستان و مصطفی پور محمدی، نماینده وزارت اطلاعات صحبت می‌کند و به آنها می‌گوید:
” گفتم الان محرم است حداقل در محرم از اعدامها دست نگه دارید. آقای نیری گفت ما تا الان ۷۵۰ نفر را در تهران اعدام کرده ایم ، ۲۰۰ نفر را هم به عنوان سر موضع از بقیه جدا کرده ایم کلک اینها را هم بکنیم بعد هر چه بفرمائید.”

عبدالکریم موسوی اردبیلی، ۱۴ مرداد ۱۳۶۷ در نماز جمعه تهران

“جمع کثیری از ایران رفته اند آنجا (عراق) برای خودشان بساط و دستگاه و سازمان درست کرده اند، یک جمعی هم در ایران در زندان هستند. مردم بر علیه اینها چنان آتشی هستند، قوه قضایی در فشار بسیار سخت افکار عمومی است که چرا اینها را محاکمه می کنید، اینها که محاکمه ندارند. حکمشان معلوم، موضوعش معلوم و جزایش نیز معلوم می باشد، قوه قضایی در فشار است که اینها چرا محاکمه می شوند، قوه قضایی در فشار است که چرا تمام اینها اعدام نمی شوند و یک دسته شان زندانی می شوند.”

علی خامنه ای، رئیس جمهور؛ روزنامه رسالت ۱۶ آذرماه ۶۷

“مگر ما مجازات اعدام را لغو کردیم؟ نه! ما در جمهوری اسلامی مجازات اعدام را داریم برای کسانی که مستحق اعدامند… این آدمی که توی زندان، از داخل زندان با حرکات منافقین که حملهٔ مسلحانه کردند به داخل مرزهای جمهوری اسلامی … ارتباط دارد، او را به نظر شما باید برایش نقل و نبات ببرند؟ اگر ارتباطش با آن دستگاه مشخص شده، باید چه کارش کرد؟ او محکوم به اعدام است و اعدامش هم می‌کنیم. با این مسئله شوخی که نمی‌کنیم.”
khatamibarandazi موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰

محمد موسوی خوئینی‌ها، دادستان‌ کل کشور، ۳۰ دی ۶۷

“ما از بالا رفتن آمار اعدام‌ها واهمه‌ای نداریم.”
36 6 موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰
راشد یزدی – موسوی خوئینی ها- آیت الله بجنوردی- سید محمد خاتمی در یزد

علی اکبر ولایتی، وزیر خارجه، بهمن ۶۷

“در این کشور کسانی که (اقدام به مبارزهٔ مسلحانه می‌کنند) باید کشته شوند و این قانون است. زندانیانی که در این ماه‌های اخیر اعدام شده‌اند مجاهدین خلق بوده‌اند که سعی داشتند به داخل ایران پیشروی کنند. سایر اعدام شدگان نیز به قتل شخصیت‌های سیاسی اعتراف کرده بودند”

مجید انصاری رئیس سازمان زندان‌ها، روزنامه کیهان اردیبهشت ۶۸

“عده‌ای از زندانیان در زندان تشکیلات داشتند که پس از عملیات مرصاد کشف شد. لذا اینان که تعداد بسیار کمی بودند پس از عملیات اعدام شدند.”
47CBE718 E311 4382 BFA1 E9159FF0CB55 w640 r1 s موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰

علی‌محمد دستغیب پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری۱۳۸۸ در گفت و گو با جرس

“پس از پایان عملیات مرصاد تعداد زیادی از زندانیان اعدام شدند، بنده با آنکه چند مرتبه آن را مطالعه کردم، اما ابهامات این کار برایم رفع نشد، و به درستی متوجه علت این اعدام های گسترده نشدم.”

رحیم پورازغدی، از سخنرانان محافل مذهبی ایران (سخنرانی در میان دانشجویان دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی)

“۱۵ هزار نفر را بین سال‌های ۶۰ تا ۶۷ قصابی کردند. گروه تروریست از سال ۵۹ آدمکشی کردند. اعلام جنگ مسلحانه کردند. کسانیکه در سال ۶۰ تا آخر جنگ در خیابان ها می گشتند، هر دختری که حجاب داشت، یا پسری که ریش و محاسن داشت را بدون اینکه بپرسند مسلسل در می آورند و می کشتند، کسانی که در سبزی فروشی، مغازه می رفتند و عکس امام در آن بود ،نارنجک می انداختند، هر قانونی در دنیا می گه حکم اینها اعدام است. خونشان به جنایت آلوده بوده. گروه‌های مسلحی که ارتباط با سازمان جاسوسی داشتند را چی کارش می کردند، اگر اعدام نمی کردند، خائن بودند.”

ربیع الله کمری، عضو شورای مرکزی اعتماد ملی ۲۹ مهر ۱۳۸۸

“منافقانی که در سال ۶۷ اعدام شدند، در واقع به سزای عمل خود رسیدند، چون با دست زدن به عمل مسلحانه در مقابل نظام اسلامی ایستادند و پاسخشان همین بود که اعدام شوند.”

میرحسین موسوی، نامزد ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۸

“بنده به هیچ وجه نه نقشی داشتم نه اطلاعی، حتی با اینکه یکی از اعضای هیات سه نفره منصوب به نماینده وزارت اطلاعات بود و قاعدتا وزیر اطلاعات می بایست من و دولت را در جریان می گذاشت، آقای ری شهری حتی کلمه ای را هم راجع به این موضوع نگفت، نه در هیات دولت، نه به طور خصوصی به شخص بنده، ما در بی اطلاعی محض بودیم و وقتی هم خبر دار شدیم، سعی در جلوگیری داشتیم. اینکه بنده نقش داشتم خلاف واقع است و اصلا به ما اجازه ورود به این موضوع را نمی دادند. با این حال این جنایتی است که رخ داد و واقعیت این است که هنوز هیچ کسی از ابعاد واقعی آن خبر ندارد و شاید در آینده بتوان بیشتر و جامع تر به این واقعه و ابعاد آن پرداخت.”

mm موضع گیری مقامات وقت درباره اعدامهای دهه ۶۰

مصطفی پور محمدی وزیر دادگستری دولت یازدهم در سال ۱۳۹۲

“اینکه من در دهه ۶۰ لیستی از اعدامی ها را نزد آیت الله منتظری برده ام و ایشان مخالفت کرده اند قطعا دروغ است، من در وزارت اطلاعات یک روز پست امنیتی نداشتم. در دوسال اول چون می خواستم در جبهه باشم با اصرار آقای ری شهری وارد وزارت اطلاعات شدم و مسئول ضد جاسوسی شدم بنده در آن حوزه که تازه نیمه امنیتی است تنها دو سال حضور داشتم. بنابراین درگیر اعدامها نبودم.”
منبع:,سپیده دم , بی‌ بی‌ سی‌

۱۰ مرداد ۱۳۹۲

هرانا؛ محکومیت یک نوکیش مسیحی به ۱۰ سال حبس تعزیری

خبرگزاری هرانا – "مصطفی (محمدهادی) بردبار" شهروند نو کیش مسیحی در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، "مصطفی بردبار" از شهروندان نوکیش مسیحی ساکن رشت طی حکمی که به وکیل وی "شیما قوشه" ابلاغ شده به ۱۰ سال حبس تعزیری محکوم شد.
این حکم که طی روز جاری ۹ مرداد ماه به وکیل وی ابلاغ شده است، از سوی شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی "پیرعباسی" به اتهام "تبانی و اجتماع و شرکت در جلسات کلیسای خانگی" صادر شده است.
وی که متولد سال ۱۳۶۵ خورشیدی است، پس از یورش ماموران امنیتی لباس شخصی به محل گردهمایی جمعی از نوکیشان مسیحی در تاریخ پنجشنبه ۷ دی ماه ۱۳۹۱ که بمناسبت فرا رسیدن کریسمس و سال نو میلادی دورهم گرد آمده بودند، بازداشت شد.
"مصطفی بردبار" پیش از این نیز در سال ۱۳۸۸ در شهرستان رشت به اتهام گرویدن به مسیحیت و حضور در کلیسای خانگی توسط ماموران امنیتی بازداشت شد. وی همچنین از سوی بازپرسی شعبه یک محکوم به "ارتداد" و پس از طی مراحل دادگاهی به قید وثیقه آزاد و این محکومیت نیز به عنوان سابقه کیفری در پرونده ایشان درج شده است.