۲۸ آذر ۱۳۹۱

فقدان حافظه تاریخی

یکی از اصلی ترین موضوعاتی که به صورت مسئله در مورد مردم ایران مطرح شده است فقدان حافظه تاریخی است. گفته می شود ایرانیان با وجود کسب تجربه های متعدد و مهم، کمتر از آنها از گذشته تاریخ شان و مجموعه حوادث و وقایع بسیار مهمی که اگر بر دیگر ملل وارد می شد، می توانست منشا تصمیم گیری های مهمی گردد، عبرت آموخته اند. آنها به طور مکرر و با تغییر شرایط و وضعیت دوباره همان کار و شیوه ای را پی می گیرند که در شرایط و موقعیت قبل از اتفاقات بسیار مهم پی می گرفته اند
. به طور خاص، مردم ایران به دلایلی اقدام به تحولی کرده و در شرایط بعد از تحول دوباره عزلت نشینی را پیشه کرده و امور را به خود وامی گذارند. گفته می شود تکراری شدن رفتار مردم و دولتها و گروههای اجتماعی در ایران نشان از فقدان حافظه تاریخی در میان ایرانیان و کم اهمیت دادن به تاریخ و تجربه های تاریخی شان است.
ایران جای خطرناکی برای زندگی است. نه به خاطر مردمان شرور، بلکه به خاطر کسانی که شرارت‌ها را می بینند ولی کاری در مقابل آن انجام نمی دهند.جامعه ای که خرافاتی است و در اسارتِ باورهای پوچ مذهبی قرار دارد، مردمانی متوهم، خیالاتی، تنبل، بی استعداد و زودباور را در خود پَرورانده و ملتی بَس کوته فکر، نادان و ناتوان را تربیت می نماید؛ یک نگاهِ دقیق به اکثریتِ مردمان ایران زمین، به روشنی ادعایِ نگارنده را ثابت می کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر