۲۸ آذر ۱۳۹۱

رسول بداقی


عضو کانون صنفی معلمان ایران در دهم شهریور ماه ۸۸ پس از احضار به اداره آموزش و پرورش اسلامشهر بازداشت و سپس در دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی و به اتهام "فعالیت تبلیغی علیه نظام" و "تبانی و تجمع به قصد برهم زدن امنیت مل
ی" به شش سال حبس تعزیری و پنج سال محرومیت از فعالیت‌های اجتماعی محکوم شد.

در زیر شعری از این معلم در بند که در اختیار خبرگزاری هرانا قرار گرفته است را می‌خوانیم.


"رویای آزادی"

تورا نمی‌خواهم‌ای رویای آزادی!

مرا در بر بگیر‌ای دیوار زندان

تا آبرو‌ها بهر لقمه‌ای نان

گروگان سیاستند.

تا اندیشه از ترس شلاق

در کنج مغز‌ها زندانی است.

ترا نمی‌خواهم‌ای رویای آزادی!

من نگاهی حسرت آمیزم

که بر کنج دل رنجبران سرزمینم مانده است.

مرا در بر بگیر‌ای دیوار زندان،

تاکودکان وطنم از گره پیشانی پدر

اندوه نان را رمز گشایی می‌کنند.

ترا نمی‌خواهم‌ای رویای آزادی

تا دمیدن خورشید

لبخند بر سیمای کودکان وطنم

مرا در بربگیر‌ای دیوار زندان!

من واپسین نگاه آن کودکم

که در اسارت پدر

بر پیچ کوچه مانده است

تا بازگشت.

من آن عکس یادگاری تلخ‌ام که از فرو خوردن بغضی

به هنگام گریه پنهان مادر

در خاطر کودکی برجای مانده است.

دست از سرم بردار

تورا نمی‌خواهم‌ای رویای آزادی

کودکان وطنم

به پیکار من دل بسته‌اند.

مرا در بر بگیر‌ای دیوار زندان

تا گلهای اندیشه در سرزمین بهار یخ زده است.

تورا نمی‌خواهم‌ای رویای آزادی

مرا در بر بگیر‌ای دیوار زندان

تورا نمی‌خواهم‌ای رویای آزادی

رسول بداقی، سالن ۱۲ زندان رجایی شهر کرج

آذر ۹۱

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر